زیباترین تصویری که از رضا برجی به یاد دارم تصویری است که از حاج احمد متوسلیان در شعرش کشیده: من شاعر نیستم، من یک بسیجی‌ام... و شماره پلاکم ۱۳۵۷/۱۱/۲۲ است.

به گزارش راسخون، دومین برنامه «شب وصل» به نکوداشت «رضا برجی» عکاس و مستندساز جنگ اختصاص دارد.

به همین مناسبت، محمدجواد شادانلو نویسنده دفاع مقدس یادداشتی با عنوان «او یک بسیجی است، او یک مرد است» نوشته است:

چند تصویر از رضا برجی در یاد دارم :

یکم ـ مرد جوانِ کم‌مویی که با ریش کوتاه و جلیقه خبرنگاری و شلوار لی پیلی‌دارِ دهه هفتادی، دوربین عکاسی بر دوش تپه‌های موستار و سارایوو و گراژده را در کنار نادر طالب‌زاده به دنبال قابی از «خنجر و شقایق» زیر پا می‌گذاشت و با حاج سعید قاسمی، الله‌اکبر را بر خشاب و کلاه و پیشانی و قلب رزمندگان مظلوم بوسنیایی می نگاشت.

دوم ـ مردی با لباس محلی پاکستانی و چفیه بر دوش در کنار سیدمرتضی آوینی و بچه‌های روایت فتح که سر و صورت و لباس‌هایشان همچون کارگران معدن، سیاه شده، به همسایه شرقی رفته‌اند تا رویش‌های نهضتِ خمینی و مجاهدتِ سید عارف الحسینی را در پاراچنار و لاهور و کراچی نظاره کنند.

سوم ـ مردی که از او به عنوان عکاس بزرگ و بین‌المللی جنگ یاد می‌شود؛ جنگ‌های افغانستان، تاجیکستان، کشمیر، هند و پاکستان، قره باغ، چچن، بوسنی، کوزوو، لبنان، سومالی، سودان و ... صدای شاتر دوربین‌اش را شنیده‌اند و لنز ماجراجویش را چشم دیده‌اند و ما دیگر به شنیدن صدای سرفه‌ها و زخم‌های روی صورت و بدنش عادت کرده‌ایم.

اما زیباترین تصویری که از او به یاد دارم تصویری است که از حاج احمد در شعرش کشیده:

... من شاعر نیستم من یک بسیجی‌ام. اما حاج احمد متوسلیان یک بسیجیِ شاعر بود و زندگی‌اش شعر بلندی بود که که در قافیه فلسطین تمام شد، او آنقدر بزرگ بود که همه‌اش سهم ما نمی‌شد، خدا قدری از بزرگی اش را به همسایگان مدیترانه هدیه داد تا سرزمینشان را تطهیر کنند، تا سربلندی را بیاموزند و از شهادت طفره نروند و با عاشقی کنار بیایند... من یک بسیجی‌ام و شماره پلاکم ۱۳۵۷/۱۱/۲۲ است.
/2759/